@ARTICLE{Maarefvand, author = {Maarefvand, Masoome and Farmani, Ozra and }, title = {Social Work on the Verge of Providing Local Theories}, volume = {7}, number = {2}, abstract ={سابقه جامعه‌شناسی بسیار طولانی‌تر از مددکاری اجتماعی است. در اواخر قرن هجده رویکردهای انتقادی در خصوص عدم کاربردی بودن جامعه‌شناسی زمینه را برای شکل‌گیری و توسعه حرفه مددکاری اجتماعی فراهم نمود. مددکاری اجتماعی در مراحل آغازین بیش از هر چیز بر مداخلاتی که به مشکل گشایی منتهی می‌شدند، متمرکز بود و ضعف پایه‌های نظری برای مداخلات، بارها از جانب جامعه‌شناسان مورد انتقاد قرار می‌گرفت.(1) نکته قابل توجه این بود که مددکاران اجتماعی با اولویت تلاش می‌کردند برای مشکلات اجتماعی راه حل‌های عملی بیابند و آن‌ها را به اجرا درآورند. جامعه‌شناسان معتقد بودند مددکاران اجتماعی به‌طور اجتناب ناپذیری باید از روش‌های ابداع شده در جامعه‌شناسی بهره بگیرند. آنچه در واقعیت روی داد این بود که مددکاری اجتماعی تلاش کرد از دانش تولید شده در رشته‌های دیگر به‌منظور ارائه پاسخ عملی و به اجرا در آوردن مداخلات موثر برای مواجهه با مشکلات اجتماعی بهره گیرد. به این ترتیب می‌توان ردپای دانش تولید شده در رشته‌هایی مانند جامعه‌شناسی، روانشناسی و مردم‌شناسی را در مددکاران اجتماعی جستجو کرد. اگرچه در آموزش مددکاران اجتماعی از جامعه‌شناسی بهره گرفته می‌شود، اما جامعه‌شناسی در آموزش آکادمیک از دانش و تجربه مددکاری‌اجتماعی استفاده نکرده است. گویا جامعه‌شناسی خود را بی‌نیاز از دانش و تجربه‌های عملیاتی می‌داند. این در حالی است که جامعه‌شناسی کاربردی یکی از شاخه‌های جامعه‌شناسی است که تلاش‌هایی برای نزدیک کردن نظریه‌های این رشته به‌عمل صورت داده است اما دامنه عملکرد جامعه‌شناسی کاربردی به هیچ وجه قابل مقایسه با مددکاری اجتماعی نبوده است. با وجود ظهور جامعه‌شناسی کاربردی به‌نظر می‌رسد همچنان جامعه‌شناسی بر ابعاد نظری تاکید دارد و از ورود به عرصه‌های عملیاتی اجتناب می‌ورزد. شرایط زمانی وقتی پیچیده می‌شود که جامعه‌شناسان در جامعه‌ای مانند ایران همچنان بر نظریه‌هایی که در کشورهای توسعه یافته مطرح شده‌اند، متمرکز می‌شوند و از ارائه نظریه‌های جامعه‌شناسی بومی باز می‌مانند. در چنین وضعیتی عملیاتی کردن نظریه‌هایی که شرایط بومی جامعه در آن‌ها لحاظ نشده است، دشوار و گاه نشدنی خواهد بود. مددکاری اجتماعی در مقایسه با جامعه‌شناسی برای بومی سازی مدل‌ها و مداخلات خود در ایران به‌طور چشمگیری فعالتر عمل کرده است. به‌طور مشخص در دهه اخیر تعداد زیادی از پژوهش‌ها و دانش تولید شده در رشته مددکاری اجتماعی بر طراحی مدل‌های بومی و کارآزمایی بالینی و اجتماعی آن‌ها متمرکز بوده است.(10،9،8،7،6،5،4،3،2و11) تبدیل نظریه به عمل در مددکاری اجتماعی به‌عنوان یک رکن اساسی مورد توجه قرار دارد. از این رو مددکاران اجتماعی حتی هنگام ارائه نظریه و طراحی مدل، به جنبه‌های عملیاتی آن‌ها توجه می‌کنند. اگرچه مداخلات مددکاران اجتماعی در سطوح خرد بیشتر جلب توجه می‌کنند، آن‌ها تغییرات در سطوح میانه و کلان را با مشارکت فعال در زمینه‌هایی مانند طراحی سیاست‌های اجرایی دنبال کرده‌اند. در همین راستا مددکاران اجتماعی با تعامل با سازمان‌های ارائه دهنده خدمات اجتماعی و راهنماهای بومی مداخلات در سطوح فردی، گروهی، خانوادگی و اجتماعی را طراحی کرده‌اند.(12و13) بسیاری از این راهنماها توسط سازمان‌های مذکور در دستور کار قرار داده شده‌اند و پس از آموزش مددکاران اجتماعی برای ارائه خدمت به جامعه هدف مورد بهره برداری قرار می‌گیرند. در واقع مددکاران اجتماعی سعی کرده‌اند نقشی پیشرو در حوزه اجتماعی ایفا نمایند و برای این منظور تلاش کرده‌اند با تولید دانش کاربردی، بومی و به روز نیازهای حرفه‌ای در حوزه مددکاری اجتماعی را پاسخ دهند. نظریه‌های متقدم در مددکاری اجتماعی عموما ریشه در نظریه‌های جامعه‌شناسی یا روانشناسی داشتند. متاسفانه نمی‌توان ادعا کرد جامعه‌شناسی و روانشناسی در ایران بومی شده‌اند اما به‌نظر می‌رسد مددکاری اجتماعی در ایران از قابلیت‌های لازم برای ارائه نظریه‌ها و مدل‌های علمی بومی و کاربردی نمودن آن‌ها برخوردار است و می‌توان پیش‌بینی کرد که مددکاری اجتماعی از جمله اولین رشته‌هایی خواهد بود که در حوزه اجتماعی با ارائه نظریه‌های بومی ابتکار عمل را برای ارتقای وضعیت اجتماعی در ایران به‌دست گیرد. }, URL = {http://socialworkmag.ir/article-1-499-fa.html}, eprint = {http://socialworkmag.ir/article-1-499-fa.pdf}, journal = {Quarterly Journal of Social Work}, doi = {}, year = {2018} }