مطالعه کیفیت ازدواج مجدد پس از طلاق رویکرد داده بنیاد
|
معصومه یکله1 ، فرشاد محسن زاده2 ، کیانوش زهراکار2  |
1- گروه مشاوره دانشگاه خوارزمی. ، m_yekleh@yahoo.com 2- گروه مشاوره دانشگاه خوارزمی. |
|
چکیده: (5283 مشاهده) |
مقدمه: با افزایش میزان طلاق، ازدواج مجدد نیز به پدیدهای شایع تبدیل شده است که میزان رضایتمندی و ثبات آن کمتر از ازدواج اول است. با توجه به نقص دانش بافتی در این حیطه، پژوهش حاضر با هدف مطالعه کیفیت ازدواج مجدد و ارائه مدل مفهومی انجام شده است.
روش: در این پژوهش از مطالعه کیفی داده بنیاد استفاده شده است.نمونه مطالعه از بین زوجهای ساکن شهر تهران که حداقل یکی از همسران ازدواج دوم به بعدش بوده و ازدواج اول آنها بهعلت طلاق خاتمه یافته بود، بیست نفر به شیوه هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. در این پژوهش از مصاحبه نیمهساختار یافته استفاده شد. دادهها نیز از طریق فنون کدگذاری استراوس و کوربین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: بر طبق نتایج،“ناهمخوانی اولویتها” بهعنوان مقوله محوری، تعیین کننده کیفیت ازدواج مجدد بود. شدت این ناهمخوانی تحت تاثیر عوامل فردی (نگرش و انتظارات، ناامنی عاطفی، میزان آمادگی برای ازدواج مجدد و اعتیاد)، عوامل بافتی (عوامل اقتصادی اجتماعی و فرهنگی و ویژگیهای جمعیتشناختی) و عوامل مداخلهگر مربوط به ازدواج قبلی (همسر سابق، فرزندان ناتنی و طول مدت ازدواج قبلی) قرار داشت، و راهبردهای بهکارگرفته شده در مقابله با تعارض ناشی از ناهمخوانی اولویتها، میزان رضایت و کیفیت ازدواج مجدد را تعیین میکند.
بحث و نتیجهگیری: نتایج حاصل از این پژوهش بر اهمیت اقدامات پیشگیرانه و آموزشی در کیفیت ازدواج مجدد تاکید دارد. لذا طراحی برنامههای آمادهسازی و غنیسازی روابط برای افرادی که پس از طلاق قصد ازدواج مجدد دارند، با هدف شناساندن چالشهای بالقوه ازدواج مجدد به زوجها، ارتقا مهارتهای ارتباطی و اتخاذ راهبردهای کارآمد در مواجه با چالشها، میتواند نقش موثری در افزایش کیفیت ازدواج مجدد داشته باشد.
|
|
واژههای کلیدی: کیفیت ازدواج مجدد، رویکرد داده بنیاد، خانواده ناتنی |
|
متن کامل [PDF 442 kb]
(25602 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1397/5/1 | پذیرش: 1397/12/20 | انتشار: 1397/12/20
|
|
|
|