1- گروه مشاوره دانشگاه خوارزمی. ، m_yekleh@yahoo.com 2- گروه مشاوره دانشگاه خوارزمی.
چکیده: (4716 مشاهده)
مقدمه: با افزایش میزان طلاق، ازدواج مجدد نیز به پدیدهای شایع تبدیل شده است که میزان رضایتمندی و ثبات آن کمتر از ازدواج اول است. با توجه به نقص دانش بافتی در این حیطه، پژوهش حاضر با هدف مطالعه کیفیت ازدواج مجدد و ارائه مدل مفهومی انجام شده است. روش: در این پژوهش از مطالعه کیفی داده بنیاد استفاده شده است.نمونه مطالعه از بین زوجهای ساکن شهر تهران که حداقل یکی از همسران ازدواج دوم به بعدش بوده و ازدواج اول آنها بهعلت طلاق خاتمه یافته بود، بیست نفر به شیوه هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. در این پژوهش از مصاحبه نیمهساختار یافته استفاده شد. دادهها نیز از طریق فنون کدگذاری استراوس و کوربین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: بر طبق نتایج،“ناهمخوانی اولویتها” بهعنوان مقوله محوری، تعیین کننده کیفیت ازدواج مجدد بود. شدت این ناهمخوانی تحت تاثیر عوامل فردی (نگرش و انتظارات، ناامنی عاطفی، میزان آمادگی برای ازدواج مجدد و اعتیاد)، عوامل بافتی (عوامل اقتصادی اجتماعی و فرهنگی و ویژگیهای جمعیتشناختی) و عوامل مداخلهگر مربوط به ازدواج قبلی (همسر سابق، فرزندان ناتنی و طول مدت ازدواج قبلی) قرار داشت، و راهبردهای بهکارگرفته شده در مقابله با تعارض ناشی از ناهمخوانی اولویتها، میزان رضایت و کیفیت ازدواج مجدد را تعیین میکند. بحث و نتیجهگیری: نتایج حاصل از این پژوهش بر اهمیت اقدامات پیشگیرانه و آموزشی در کیفیت ازدواج مجدد تاکید دارد. لذا طراحی برنامههای آمادهسازی و غنیسازی روابط برای افرادی که پس از طلاق قصد ازدواج مجدد دارند، با هدف شناساندن چالشهای بالقوه ازدواج مجدد به زوجها، ارتقا مهارتهای ارتباطی و اتخاذ راهبردهای کارآمد در مواجه با چالشها، میتواند نقش موثری در افزایش کیفیت ازدواج مجدد داشته باشد.
Yekleh M, Mohsenzade F, Zahrakar K. Study of Quality of Remarriage After Divorce Grounded Theory Method. Socialworkmag 2018; 7 (3) :17-31 URL: http://socialworkmag.ir/article-1-442-fa.html
یکله معصومه، محسن زاده فرشاد، زهراکار کیانوش. مطالعه کیفیت ازدواج مجدد پس از طلاق رویکرد داده بنیاد. فصلنامه مددکاری اجتماعی. 1397; 7 (3) :17-31