مقدمه: امروزه طلاق از سطح آسیب اجتماعی فراتر رفته و به مسئله اجتماعی تبدیل شده است. عواملی متعددی درپایان دادن به رابطه زناشویی دخالت دارندکه شناسایی و تلاش در جهت رفع آن‌ها، نقش مهمی در کنترل و کاهش این پدیده دارد. هدف ازاجرای این پژوهش شناسایی عوامل اجتماعی و فرهنگی تأثیرگذار بر افزایش طلاق است.
روش: این پژوهش از نوع پیمایشی و ابزار جمع‌آوری داده‌ها، ترکیبی از (روش مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخت)بوده است. جامعه‌آماری‌، شامل‌ تمامی صد زوج مـتقاضی طـلاق بود، که در‌ سال هزارو سیصدو نود و دو به دادگستری شهرستان سرپل ذهاب مراجعه کرده بودند. دراین ژوهش از روش سرشماری استفاده گردید، و کلیه زوجین متقاضی طلاق که به واحد مددکاری اجتماعی و مشاوره مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند
نتایج: یافته ها نشان داد، پنج عامل (دخالت خانواده‌ها، اعتیاد همسر، میزان تحصیلات زوجین، انتظارات برآورده نشده همسران و ازدواج اجباری) در افزایش طلاق در جامعه مورد مطالعه، تأثیرگذار بوده است.
بحث و نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های پژوهش و ساختار امروزی خانواده‌ها و جامعه، عوامل موثر بر طلاق روزبروز در حال افزایش است و این به نوعی سیر صعودی طلاق را دربردارد. مسلماً کنترل این عوامل نیاز به مداخلات رسمی و غیررسمی دارد. در این زمینه می‌توان از آگاه‌سازی خانواده‌ها و جوانان (به‌ویژه قبل از ازدواج در امر انتخاب) از طریق رسانه‌ها، تا تصویب قوانینی در جهت استحکام بخشیدن به ازدواج و قانونی نمودن مراجعه به مراکز مشاوره قبل از ازدواج، نام برد.‌