[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما :: :: :: :: ::
بخش‌های اصلی
اخبارنشریه::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای داوران::
برای نویسندگان::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۷ نتیجه برای احمدی

لیلی احمدی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۳، شماره ۸ ۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه: در یک جامعه مطلوب انسانی، برای حل تعارضات و اختلافات و نیز پاسخ‌دهی به نقض هنجارها، استفاده ابزارهای غیر قضایی از جمله اخلاق و عرف با کرامت انسانی سازگارتر بوده و توسل به آن‌ها از اولویت برخوردار است. میانجی‌گری بین طرفین دعوی (در دعاوی حقوقی و دعاوی کیفری واجد جنبه حق الناسی) و میانجی‌گری بین قاضی و مجرم یا شفاعت (در امور کیفری حق اللهی) دو راه حل غیر قضائی برای حل و فصل دعاوی هستند. بطوری که جوامع مدرن نیز به اهمیت این منبع پی برده و به عنوان ابزاری برای رفع مخاصمات بویژه در حقوق بین الملل و حل اختلاف بین کشورها و دولت‌ها از آن استفاده می‌نمایند. در این مقاله یک نمونه میانجی‌گری با هدف کاهش و رفع تعارضات و گذشت خانواده مقتول به شیوه گزارش مورد شرح داده شده است. مورد: در پاییز ۱۳۸۲ در یکی از روستاهای غرب کشور منازعه‌ای بین دو پسر عمو که همسایه دیوار به دیوار بودند بوقوع پیوست که این منازعه مقدمه‌ای شد برای کینه توزی و شبهات بعدی. چند صباحی بعد از این حادثه یکی از طرفین دعوی شب هنگام با احتمال وجود سارق در محل اقدام به شلیک چند گلوله که منجر به قتل پسر عموی خود می‌شود، می‌نماید. روش درمان و حل مشکل: در این مقاله جزئیات رفع تعارضات و حل مشکل با استفاده از الگوی میانجی‌گری طی چهار مرحله ارجاع پرونده، اقدامات پیش از میانجی‌گری (آماده سازی)، میانجی‌گری و گفت‌وگو و پی‌گیری و تثبیت نتایج حاصله از میانجی‌گری گزارش شده است. نتیجه‌گیری: هدف از مداخله میانجی حل موضوع مورد اختلاف است که در این مورد خاص نیز خانواده مقتول با دریافت دیه و با آزادی قاتل از زندان و بازگشت به وضعیت پیش از مخاصمه محقق گردید. اگرچه میانجی‌گری در مددکاری اجتماعی اکنون به عنوان یکی از رویکردهای حل مناقشه معرفی و برای آن فرایند و تکنیک‌های ویژه‌ای معرفی شده است، باید در نظر داشت که آشنایی به ویژگی‌های فرهنگی و استفاده از سازوکارهایی که برای حل مناقشه و میانجی‌گری در هر فرهنگی وجود دارد، می‌تواند در موارد میانجی‌گری بسیار تعیین کننده باشد. در مورد گزارش شده در این مقاله میانجی آشنا با سازوکارهای بومی حل مناقشه در غرب کشور، بخوبی موفق شد ضمن خاتمه فرایند دادرسی، با برگزار کردن مراسم خون صلح و مشارکت دادن افراد محلی نسبت به تثبیت نتایج بدست آمده در فرایند میانجی‌گری اقدام کند.
سهیلا احمدی، قربان همتی علمدارلو، ستاره شجاعی،
دوره ۵، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۵، شماره ۱۹ ۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان رشدی‌عصبی بر مهارت‌های حرکتی و فعالیت‌های زندگی روزمره کودکان پیش‌دبستانی با نشانگان داون انجام شد.
روش: روش پژوهش نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه‌آماری این پژوهش شامل همه کودکان پیش‌دبستانی با نشانگان داون شهر شیراز بود که در سال تحصیلی ۱۳۹۴-۱۳۹۳ در مراکز ویژه کودکان با کم‌توانی‌‌ ذهنی زیر نظر سازمان آموزش و پرورش استثنایی به آموزش و تحصیل اشتغال داشتند که از بین آن‌ها نمونه‌ای به حجم بیست و چهار نفر به روش نمونه‌گیری دردسترس انتخاب و به‌طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل( هر گروه دوازده نفر)جایگزین شدند. از هر دو گروه پیش‌آزمون به‌عمل آمد و گروه آزمایش درمان رشدی‌عصبی را در پانزده جسله دریافت کرد در حالی که به گروه کنترل این برنامه ارائه نشد. در پایان برای هر دو گروه پس‌آزمون اجرا شد. برای سنجش مهارت‌های حرکتی از آزمون لیکلن-اوزرتسکی و برای سنجش فعالیت‌های زندگی روزمره از مقیاس سنجش فعالیت‌ها در کودکان استفاده شد. داده‌های گردآوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تحلیل شد. برای تحلیل داده‌ها از نرم افزارآماری SPSS۲۱ استفاده گردید.
نتایج: نتایج نشان داد که میانگین نمرات مهارت‌های حرکتی و فعالیت‌های زندگی روزمره در گروه آزمایش افزایش یافته است.(۰۱/>P)
بحث و نتیجه‌گیری: یافته‌ها بیانگر تأثیر درمان رشدی‌عصبی بر مهارت‌های حرکتی و فعالیت‌های زندگی روزمره کودکان پیش‌دبستانی با نشانگان داون بود. بنابراین پیشنهاد می‌شود با طراحی و اجرای برنامه درمان رشدی‌عصبی جهت بهبود مهارت‌های حرکتی و فعالیت‌های زندگی روزمره کودکان پیش‌دبستانی با نشانگان داون اقدام شود.
قربان همتی علمدارلو، هادی احمدی، محمد مهدی تیموری آسفیچی،
دوره ۶، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۶، شماره ۲۲ ۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش احساس تنهایی در پیش‌بینی سلامت عمومی مادران دانش‌آموزان با ناتوانی‌های عصبی-تحولی در شهر شیراز بود. 
روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه‌آماری را کلیه مادران دانش‌آموزان با ناتوانی‌های عصبی-تحولی شهر شیراز تشکیل داده‌اند. حجم نمونه این پژوهش شامل صد و سی و پنج نفر از مادران دانش‌آموزان با ناتوانی‌های عصبی-تحولی بود که به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. به‌منظور سنجش احساس تنهایی از مقیاس احساس تنهایی دهشیری و همکاران و برای سنجش سلامت عمومی از پرسشنامه بیست و هشت سوالی گلدبرگ استفاده شد. داده‌های گردآوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و روش آماری رگرسیون چندمتغیره به روش گام‌به‌گام تحلیل گردید. 
نتایج: نتایج نشان داد، تنهایی ناشی از ارتباط با دوستان، پیش‌بینی کننده مثبت و معنی‌دار خرده مقیاس‌های نشانه‌های جسمی، نشانه‌های اضطرابی و نشانه‌های اختلال در کارکرد اجتماعی(۰۱/>P) و تنهایی ناشی از ارتباط با خانواده، پیش‌بینی کننده مثبت و معنی‌دار خرده مقیاس‌های نشانه‌های اختلال در کارکرد اجتماعی و نشانه‌های افسردگی می‌باشند.(۰۱/>P) همچنین یافته‌های پژوهش نشان داد که تنهایی عاطفی پیش‌بینی کننده مثبت و معنی‌دار همه ابعاد سلامت عمومی، یعنی نشانه‌های جسمی، نشانه‌های اضطرابی، نشانه‌های اختلال در کارکرد اجتماعی و نشانه‌های افسردگی است.(۰۱/>P) 
بحث و نتیجه‌گیری: احساس تنهایی، می‌تواند سلامت عمومی مادران کودکان با ناتوانی‌های عصبی-تحولی را پیش‌بینی کند. بنابراین طراحی و اجرای برنامه‌های پیشگیرانه و مداخله‌ای جهت بهبود احساس تنهایی مادران کودکان با ناتوانی‌های عصبی-تحولی در جهت ارتقاء سلامت عمومی آن‌ها ضروری است.
معصومه هوشیار، علیرضا کاکاوند، عبدالجواد احمدی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۷، شماره ۲۴ ۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: اختلالات طیف اتیسم یکی از اختلالات دوران کودکی است که تاثیرات شدیدی بر زندگی و سلامت روانی اجتماعی خانواده بر جا می‌گذارد. از جمله آن‌‌ها می‌توان به سطوح بالای اضطراب، استرس، انزوا و بلاتکلیفی والدین و دیگر اعضای خانواده اشاره نمود. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی ذهن‌آگاهی بر کیفیت زندگی و سبک‌های مقابله‌ای مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم انجام گردید.
روش: در این مطالعه شبه‌آزمایشی تعداد سی نفر از مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم که در مرکز توانبخشی کودکان آفتاب شهر قدس دارای پرونده بوده و تحت آموزش و حمایت قرار داشتند، انتخاب و به‌طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. بعد از انجام پیش‌آزمون و شرکت گروه آزمایش در هشت جلسه ذهن‌آگاهی از هر دو گروه پس‌آزمون گرفته شد. در این پژوهش، پرسشنامه کیفیت زندگی SF-۳۶ و سبک‌های مقابله‌ای لازاروس مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده‌ها از طریق روش‌های آماری توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل کواریانس چند متغیره) و به کمک نرم افزار تحلیل آماری SPSS۲۳ انجام گردید.
نتایج: نتایج به‌دست آمده از تحلیل داده‌ها نشان از تاثیر مثبت و معنی‌دار ذهن‌آگاهی بر روی کیفیت زندگی و سبک‌های مقابله‌ای مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم داشت.(۰۵/۰>P)
بحث و نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد ذهن‌آگاهی موجب ارتقای کیفیت زندگی و بهبود سبک‌های مقابله‌ای مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم می‌شود، لذا با تکیه بر این یافته‌ها اجرای این سبک از مداخله در مراکز مشاوره وکلینیک‌های مددکاری اجتماعی و بهزیستی توصیه می‌گردد.
شهین محمدی جاوید، منصوره شهریاری احمدی، مژگان سپاه منصور،
دوره ۷، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۷، شماره ۲۶ ۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: هدف از پژوهش، مقایسه میزان اثربخشی آموزش خود تنظیمی شناختی و آموزش فناوری اطلاعات بر رضایت شغلی کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود.
روش: جامعه‌آماری این پژوهش، شامل کلیه کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود که بر اساس اطلاعات دفتر آمار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعداد آنان در شهر تهران در سال ۱۳۹۷-۱۳۹۶ هزار و پنجاه نفر بود. باتوجه به نیمه‌آزمایشی بودن تحقیق، تعداد شصت نفر به شیوه تصادفی انتخاب شدند و پس از همتاسازی براساس ملاک‌های سن، جنس، سابقه کار در سه گروه بیست نفری جایگزین شدند. به گروه اول آموزش فناوری اطلاعات و به گروه دوم آموزش خود تنظیمی شناختی داده شد. گروه کنترل، آموزشی دریافت نکرد. گروه‌های آزمایشی و کنترل در پیش‌آزمون و پس‌آزمون به پرسشنامه رضایت شغلی اسمیت، کندال و هیولین۱۹۶۹ پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش‌ تی همبسته و تحلیل کواریانس استفاده شد. داده‌ها به وسیله نرم افزار تحلیل آماریSPSS۲۲ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: نتایج نشان داد که تفاوت بین گروه‌های آزمایشی با گروه کنترل در سطح یک هزارم معنادار است. بدین معنا که هر دو روش آموزشی فناوری اطلاعات و خودتنظیمی شناختی باعث افزایش رضایت شغلی کارکنان شده‌اند. همچنین بین گروه‌های آزمایشی تفاوت معناداری مشاهده نشد,۰۵/۰
بحث و نتیجه‌گیری: هر دو آموزش بر گروه‌های آزمایش اثر بخشی یکسان و موثری بر رضایت شغلی کارکنان داشتند. بنابراین پیشنهاد می‌شود، این رویکردهای آموزشی مورد استفاده  سازمان قرار گیرد.
عاطفه کیااحمدی، سیدابوالفضل حسینی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۲، شماره ۴۶ ۱۴۰۲ )
چکیده

پیشگفتار: در بحث مصرف مواد، انزوای اجتماعی پس از مصرف مواد رخ می‌دهد و عملا با پسایندهایی چون بازگشت مجدد به اعتیاد و دشواری ترک مواد همراه است. به‌همین دلیل این مطالعه با هدف بررسی تاثیر حمایت خانوادگی و برچسب اجتماعی بر انزوای اجتماعی زنان مصرف کننده مواد با نقش واسطه‌گری طرد اجتماعی انجام شد. 

روش: روش مورد استفاده در این مطالعه پیمایش تبیینی بود. میدان مطالعه مراکز درمانی ترک اعتیاد استان گلستان بودند که تعداد صد و هشتاد و هفت زن تحت درمان به‌عنوان حجم نمونه مبتنی بر روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. تکنیک تحلیل نیز مبتنی بر مدل معادلات ساختاری AMOS۲۶ بود. 

یافته‌ها: نتایج تحقیق نشان داد که طرد اجتماعی تاثیر مثبت و معناداری بر انزوای اجتماعی دارد. همچنین حمایت خانوادگی و برچسب اجتماعی نیز اثر معناداری بر طرد اجتماعی دارند و در نهایت متغیرهای حمایت خانوادگی و برچسب اجتماعی تنها به‌طور غیرمستقیم از طریق طرد اجتماعی تاثیر معناداری بر انزوای اجتماعی زنان معتاد دارند.

پی‌آمد: نتایج این مطالعه نشان داد که متغیرهای طرد اجتماعی، حمایت خانوادگی و برچسب اجتماعی سهم مهمی در تبیین انزوای اجتماعی زنان مصرف‌کننده مواد دارند. بنابراین دستکاری در این متغییرها می‌تواند نقش مهمی در کاهش انزوای اجتماعی زنان مصرف‌کننده مواد و به‌دنبال آن تسهیل ترک اعتیاد آنان داشته باشد. در طی این فرایند، مددکاری  اجتماعی می‌تواند به‌عنوان یک تسهیلگر ایفای نقش کند.
پریا مژگانی، امید مرادی، حمزه احمدیان، یحیی یاراحمدی،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۲، شماره ۴۷ ۱۴۰۲ )
چکیده

پیشگفتار: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی به شیوه سایکودرام و زوج درمانی رفتاری تلفیقی بر بهبود سازگاری متقابل زوجین در شهر تهران سال ۱۳۹۸ انجام شد. 

روش: در این پژوهش نیمه‌آزمایشی از طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه‌آماری شامل کلیه زوجین مراجعه‌کننده به مرکز نمایش درمانی ایران در سال۱۳۹۸ بود. نمونه این پژوهش شامل سی و شش نفر با هجده زوج از مراجعه کنندگان به مرکز نمایش درمانی ایران بود که به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه سازگاری متقابل اسپانیر به‌دست آمد و با آزمون تحلیل کواریانس تک‌متغیره و چندمتغیره تحلیل شد. 

یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان داد که بین اثربخشی زوج درمانی به شیوه سایکودرام با زوج درمانی رفتاری تلفیقی بر بهبود سازگاری متقابل زوجین تفاوت معنی‌داری(۰۵/۰>P) وجود دارد.

پی‌آمد: از نتایج به‌دست آمده می‌توان استنباط نمود که تاثیر زوج درمانی به شیوه سایکودرام در تمامی خرده مقیاس ها شامل رضایت زوجین، همبستگی زوجین، توافق زوجین و ابراز محبت بالاتر از زوج درمانی رفتاری تلفیقی است. بنابراین برای بهبود سازگاری متقابل زوجین می‌توان از زوج درمانی به شیوه سایکودرام استفاده کرد. 


صفحه 1 از 1     

Quarterly Journal of Social Work
Persian site map - English site map - Created in 0.07 seconds with 31 queries by YEKTAWEB 4702