1- دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی ، arammaref@gmail.com 2- دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
چکیده: (10973 مشاهده)
مقدمه: سرطان در خانواده به نوعی تمامی اعضای خانواده را درگیر و آنها را متحمل فشار روحی، روانی و مالی بسیاری میکند. در چنین شرایطی افراد از راهبردهایی جهت کاهش استرس و فشار و در نتیجه غلبه برآن استفاده میکنند. لذا تحقیق حاضر به بررسی راهبردهای مقابلهای والدین کودکان مبتلا به سرطان بهرهمند از خدمات موسسه خیریه محک میپردازد. روش: این تحقیق از نوع پیمایشی بود. از بین 991 نفر والدین کودکان مبتلا به سرطان موسسه خیریه محک 200 نفر با روش نمونهگیری در دسترس در پژوهش شرکت کردند. دادهها با استفاده از پرسشنامه راهبردهای مقابلهای لازاروس جمع آوری و با آزمونهای خیدو و پیرسون مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج: در این پژوهش بیشتر کودکان (127 نفر) پسر بودند و بیشتر مراقبان (143نفر) مادرها بودند. نتایج بدست آمده نشان داد مادرهای کودکان مبتلا به سرطان بیشتر از پدرهای این کودکان از راهبرد مقابلهای رویارویی استفاده میکنند. والدین کودکان مبتلا به سرطان که تحصیلات بیشتری داشتند، کمتر از راهبردهای رویارویی، دوری جویی، گریز-اجتناب و مسئولیت پذیری استفاده میکردند. در عین حال کسانی که تحصیلات بالاتری داشتند به طور معناداری نمره کل آزمون آنها کمتر از افرادی بود که تحصیلات پایینتری داشتند. والدینی که علاوه بر کودک مبتلا به سرطان فرزندان دیگری نیز داشتند، بیشتر از راهبرد حل مدبرانه مسئله و کمتر از راهبرد خویشتن داری استفاده میکردند. والدین کودکانی که مدت طولانیتری از ابتلای کودکشان به سرطان سپری میشد، بیشتر راهبرد حل مدبرانه مسئله را بکار میگرفتند. بحث و نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که والدین کودکان مبتلا به سرطان بیشتر از راهبردهای هیجان مدار استفاده میکنند. فشار روانی مداوم و فرسودگی ناشی از بیماری کودک و مسائل مالی میتواند توان مراقبین کودکان مبتلا به سرطان را کاهش داده و اثربخشی مداخلات درمانی را نیز تحت تأثیر قرار دهد و استفاده بیشتر از راهبردهای هیجان مدار میتواند این شرایط را تشدید نمایید. لذا طراحی و اجرای پژوهشهایی با موضوع مداخلات آموزشی- مشاورهای و حمایت کننده از مراقبین این گروه از کودکان میتواند زمینه را برای ارتقاء کیفیت خدمات به ایشان فراهم آورد.