هدف: از دیدگاه تاریخی، برنامهریزی اجتماعی به نظریههای فلسفه اجتماعی و توسعه علوم اجتماعی در اواخر قرن نوزدهم برمیگردد. اما بعد از جنگ جهانی اول بنا به ضرورتهای زندگی اجتماعی و معضلات نو ظهور جوامع اروپایی الگوهای اولیه برنامهریزی توسعه اجتماعی کمتر به مبانی نظری و نظریه پردازی توجه داشتند و در شرایط نابسامان آن روزگار بیشتر از اصول علوم مهندسی الحام میگرفتند. لذادر این مطالعه مهندسی اجتماعی و سیر پیدایش و تحول برنامهریزی اجتماعی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است.
روش: این مطالعه به روش مرور سیستماتیک انجام گرفت. بدین منظور مقالات، کتابها و اسناد مرتبط با مهندسی اجتماعی، برنامهریزی اجتماعی، مددکاری جامعهای و توسعه اقتصادی اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت از این مجموعه هفده (کتاب، مقاله و سند) انتخاب گردید.
نتایج: مهندسی اجتماعی کوششی علمی و مهندسی برای تجزیه و تحلیل واقعیات اجتماعی وتهیه طرح و نقشهای برای بهبود جامعه و جلوگیری از مشکلات اجتماعی در زندگانی جامعه آینده بوده است. در اوایل دهه چهل و پنجاه میلادی مهندسی اجتماعی در کنار برنامهریزیهای فیزیکی-کالبدی و شهرسازی رواج داشت. اما در عمل کارشناسان متوجه شدند که پدیدههای اجتماعی به مثابه واقعیات زندگی اجتماعی پیچیدهتر از پدیدههای فیزیکی و طبیعیاند و نمیتوان بسادگی، بدون شناخت کلیه عوامل و عناصر متعدد و گوناگون زندگی اجتماعی مسائل و معضلات جامعه را بدرستی شناسای کرد، و نمیتوان روابط پیچیده مشکلات اجتماعی را با برقراری روابط ریاضی و مهندسی شناخت و ارزیابی کرد. بعلاوه اصولاً مهندسی اجتماعی قادر نیست در دنیای واقعیات مدلی را بوجود آورد، که تمام متغیرهای اجتماعی و غیر اجتماعی را در آن بگنجاند. بنابراین کارشناسان در عمل “مهندسی اجتماعی” را به کنار گذاردند و اصول و فنون برنامهریزی اجتماعی را برای شناخت و جلوگیری از مشکلات خرد و کلان اجتماعی حال و آینده، بمنظور تهیه طرح و نقشه بهبود جامعه فردا با طرح و اجرای نقشههای دقیق و منطقی به کار گرفتند. بعد از جنگ دوم جهانی، بهموازات تحولات عمیق اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و از همه مهمتر رشد وتوسعه صنعتی و روند شهرنشینی و پیدایش کلان شهرها و بروز معضلات و مشکلات اجتماعی پیچیده از یک سو، رشد و توسعه علوم اجتماعی و دانش برنامهریزی و مدیریت، از سوی دیگر، ضرورت توجه به دانش برنامهریزی اجتماعی، چه از طرف مقامات و نخبگان سیاسی دولتها و چه از طرف نهادهای اجتماعی بالا گرفت.
بحث و نتیجهگیری: در واقع در طول چند دهه گذشته (بعد از جنگ جهانی دوم) برنامهریزی اجتماعی از مجموعهای از روشها و فنون کاربردی برای طراحی طرح و نقشه اجتماعی، به سطح یک دانش متعالی میان رشتههای علوم اجتماعی و اقتصادی و مددکاری اجتماعی ارتقاء یافته است. امروز تجارب برنامهریزی اجتماعی در کشورهای جهان نشان میدهد که برنامهریزی اجتماعی بنا به ماهیت خویش، بیش از هر عامل دیگری، از شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هر جامعهای تاثیر میپذیرد. بنا براین روشها و فنون، به خودی خود نقش تعیین کنندهای در عرصه برنامهریزی ندارد.